فرهنگ لغت مرد بحران‌ها

- مرد این بار گران خواهد شد: این واژه در مورد کسانی کاربرد داره که انقلاب رو ارزون نمی‌فروشن. مثلاً یک مرد گران را می‌شناسیم که انقلاب را با قیمت بالایی به استات اویل فروخت. ضمناً مرد گران ما دارای یک کشتی تفریحی است! مردان گران معمولاً جهت حل بحران‌هایی مانند خرداد 88 خرج‌های گران می‌کنند!
- دلسوز انقلاب: کسانی هستند که وقتی انقلاب در خطر باشه یاد ویلاها و املاک شخصی خود افتاده و به اونجا میرن و وقتی اموال شخصی و ثروت و حیثیت سیاسیشون به خطر میفته یاد انقلاب میفتن! چون این جماعت به علت دوری از قدرت و آرزوی قدرت همیشه دلشون می‌سوزه، به علت سوختن‌های مکرر دلهاشون به نام «دلسوز» معروفند!
- مرد بحرانها: مردی که در چندین سال اخیر در حل بحران‌های روحی و سیاسی و خانوادگی خود دچار مشکل شده اما همچنان در پی رفع بحران‌هایی انقلاب است! البته نامبرده به محض رخ دادن یک اتفاق کوچک به ویلای شخصی پناهنده می‌شود تا بحران مورد نظر خود به‌خود و به دست مردم حل شود! و انقلاب از بحران مورد نظر عبور کند. به همین خاطر به این فرد می‌گویند مردی برای عبور از بحران! وی در «دوران‌های بحران» به فکر «دوران پس از بحران» و در دوران «پس از بحران» و آرامش به فکر «بحران سازی‌های بعدی» است! نامبرده قصد داشت در سال84 جهت حل بحران‌های انقلاب وارد صحنه شده و ردای مقام اجرایی را بپوشد که با مخالفت شدید مردم منحرف! و بولتن نخوان روبه رو شد! شیپورچی به ایشون توصیه میکنه اول بحران خانوادگی‌شون رو حل کنید، بحران مملکت پیشکش!
- فتنه 88: اقدام بحرانی یک مرد بحرانی جهت حل بحران شکست سیاسی یک خاندان!. کلیه اقدامات رخ داده در خرداد88 اعم از حمله به مراکز نظامی و... در چارچوب عقلانیت- اعتدال و دلسوزی برای نظام بوده! و در صورت تکرار بحران دیگری توسط مردم منحرف! در سال 92 قابل تکرار می‌باشد!